سخنی درباره شخصیت فرهنگی کشور محمد عمر ننگیار
انجنیر رحمت الله روند انجنیر رحمت الله روند

                                                                                    دوستان،هم میهنان وحضار گرامی !
           نخست از همه شصتمین سالگرد فرخنده وروز تولد دوست گرانقدرم  آقای محمد عمر ننگیار را ازصمیم قلب برایشان مبارکباد گفته ،از بارگاه ایزید یکتا عمر دراز ،صحت و سعادت ،شادکامی و پیروزی برای خودشان ،فامیل نجیب و همبستگان ومتعلقین شان آرزو میکنم.
           بس جای نهایت خوشی و خوشبختی است که با امکانات دست داشته  در دیار هجرت وبیگانه توا نیستیم گرد هم آمده روزتولد یک هموطن خوب وشایسته خود را گرامی بداریم واز وی بطور شاید و باید قدردانی نماییم. بدیهی است که آقای ننگیار بمثابه یک شخصیت ادبی وفرهنگی کشور ما با خصوصیات حمیده وپسندیده انسانی : چون بردباری ،تواضع ،نوع پروری،عدم تعصب وعدم تحجرگرایی ،قابلیت سازماندهی و مدریت،ویژگی مصالحه واحساس آشتی گرایی که دارد، ازدیگران متمایز بوده ،مسلما قابل تقدیر و تمجید است.من جناب ننگیار را از سالیانی پیش ،بیشتر ازهفده سال به این سو میشناسم.در ملاقات ها وتبادل نظرات که میان ماوجود داشته او همیشه به ایجاد اتحاد و اتفاق میان جامعه افغانی در مسکو تاکید ورزیده ،دراین راستا مساعی زیادی بخرچ داده ومیدهد.یک ویژگی خیلی متبارز دیگری ننگیار صاحب این ا ست که نهایت تلاش میکند هر چه بیشتر بالای وجوه اشتراک اشخاص اتکا نموده در حد مقدور آنرا انکشاف دهد وبر عکس از درز اندازی وتفرقه افگنی واختلاف میان هموطنان بیزار بوده ،بانظر خیرخواهی و انسانی سعی میکند وجوه افتراق را مرفوع یا تا حد امکان تقلیل بخشد.
          آنگونه که من آگاهی دارم آقای ننگیار پیش از مهاجرت ازکشور زادگاهش به امور ادبی وفرهنگی
در بخش های نشرات دیداری ونوشتاری سروکار داشته ودراین عرصه ازموفقیت های شایانی برخوردار بوده است.اما در مهاجرت با وجود تلاش بخاطر پیداکردن حد اقل معیشت که همه وطنداران ما با آن دست بگریبان بودند وهستند وسایر گرفتاری های فرعی او از پیشبرد کارهای ادبی و فرهنگی باز نه استاده ،نبشته ها ومقالات زیادی در موضوعات مختلف به نشر سپرده است که ازجمله میتوان از مجتمع طنز های وی که بزبان پشتو به نشر رسیده ودرتارنمای آریایی بدیدار گذاشته شده است ،یادآوری نمود.
          برداشتی که من دارم تا حال دیدم و شنیده ام اکثر سجایای که ویژه یک روشنفکر است ،در سیما و برخورد ،در دیدارو روابط ،در گفتار وکردار،درکارو فعالیت آقای ننگیارمنعکس اند.دراینجا میخواهم درحاشیه نکات چنددرباره روشنفکر که من ننگیاررا به آن منسوب کردم ،بصورت فشرده یادآور شوم. بنظر من روشنفکر کسی است که مشکیلات وشرایط جامعه خودرا کشف و تحلیل نموده وطرق حل آنرا نشان دهد ودر پی رفع آن تلاش نماید،ولی این ویژگی ملزوم یک روشنفکر است اما باز هم کافی نیست.ا فزون برآن انسان تحصیل کرده وقتی میتواند روشنفکر نامیده شود که ذهن خودرااز بند همه خرافات وتعصبات وتحجرگراهی قومی وقبیلوی،زبانی فرهنگی،مذهبی ودینی ،نژادی وجنسی،سمتی ومنطقوی،فرقه یی واشکال آنهارها ساخته واندیشه ونظر خود را درماورای آنها قرار دهد.به این چند بیت مولانا جلال الدین محمد بلخی توجه نمایید  که خصوصیت یک انسان واقع بین وروشنفکررا چگونه ترسیم وبرجسته میسازد: 
                   سخت گیری و تعصب  خامی است          تا جنینی ،کار خون آشامی است
           به این معنی که انسان تا مادامی پخته وتکمیل نشود مانند نطفه یی است در بطن مادر واز خون تغذیه میگیرد.یا میگوید برای اینکه تو به درجه کمال برسی بایدچه کنی :
                   آسمان شو،ابر شو،باران ببار         ناوه چون  بارش  بود ناید بکار
                   آب اندر ناودان عاریتی است       آب اندر ابر و باران فطرتی است
                 جان شو،ازراه جان، جانراشناس      یار بینش شو،نه فرزند   قیاس
        هنگا میکه مولانا کسی را نمی یابد که به رهنمود های او عمل کند ،فریاد میکشد:
                   دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر       از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
                  زین همراهان سست عناصر دلم گرفت        شیر خدا و رستم   دستانم آرزوست
                   گفت یافت می نشود  جسته ایم    ما        گفت آنکه یافت می نشودآنم‌ آرزوست
        اگر ما چون ننگیار ونخبگان ما ازگفتار ارزشمند و حجیم مولانا که بیشتر از هفت صد سال پیش به انسان ها به ارمغان گذاشته است ،پیروی کنیم وآنرا در عمل سرمشق خود قرار دهیم ،ما از بهترین انسان های متمدن امروز ی خواهیم بود ،امروز که وطن ما جهنمی بیش نیست، در روشنایی هدایات ارزشمند مولانا به بهشت تبدیل خواهد شد.
       آقای ننگیاراز آثار سخنوران پیشین ومعاصر کشورمان آگاهی کافی داشته بخصوص به اشعار و سروده های مولانا جلال الدین محمد بلخی دلبستگی ویژه دارد وبعضی از ین سروده ها را بزبان پشتو برگردانده است،که کار بس عمده فرهنگی وادبی او بشمار میرود وبرای نسل جوان آموزنده است وبرای اشخاص پخته رهنما.
        باید گفت که قابلیت سازماندهی ومدریت ننگیار صاحب خیلی برازنده و عالی است.دربرگذاری محافل،رهنمایی هموطنان ،دیدو وادید ها ،ملاقات ها،وصل کردن اشخاص وگردهمایی متمایز،تماس ها با شخصیت های ادبی وفرهنگی وطنی وخارجی ،نشست های ادبی وفرهنگی میان هم میهنان ما در موضوعات مختلف دست رسا دارد. اما با تاسف که  چنان گنج های گرانبها اکنون در کشور مادر کنج فراموشی افتاده ازآنها استفاده نمی شود.
         محمد عمر ننگیار انسان خیرخواه و مشوق خوب است .بویژه درساحه فرهنگ و ادب همه کسانی که   با او سر خورده اند ،از تشویق و توصیه های ذیقیمتش بهره ور شدند.بطور مثال دوکتور محمد حسین شیرزاد نظر به علاقمندی که به شعر و ادب دارد ،درجریان سالهای متمادی اشعار گلچین سخنسرایان معاصر وپیشین کشورمان را در یادداشت های خود جمع آوری کرده بود ،درمحافل دوستان آنهارا میخواند.در یکی از محافل این اشعارمورد توجه ننگیار قرار گرفت وشیرزاد را بنشر مجتمع اشعار گلچین تشویق نمود.اکنون این مجموعه آماده نشر است ودر مقدمه آن از آقای ننگیار بحیث مشوق نام برده واز وی قدردانی نموده است. گفتنی است که مطالعه وخوانش این اشعار برای هموطنان مان خالی از مفاد نیست. همچنان این مخلص شما ، گر چه به ادب وفرهنگ وشعرعلاقمندی داشتم ولی از کاهلی به ندرت بنشرات ومطبوعات سرمیزدم.چندی قبل اقای ننگیار کتاب رباعیات یک شاعر معاصر روسیه را بمن سپرد وازمن خواهش نمود بچاپ نوبتی آن چند سطر مقدمه بزبان روسی بنویسم.چند پارچه شعر را که دارای محتوای خیلی ارزشمند بود از زبان روسی بزبان دری برگرداندم.
ومورد تشویق اوقرارگرفتم. پس از آن من به کار رجوع کردم وتا کنون چند مضمون و مقاله ادبی وفرهنگی نوشتم که درتارنماهای کشورمان بنشر رسیده است. میخواهم بگویم که ننگیار صاحب بحیث یک انسان نیک بین ونیک اندیش بر خلاف حسودان تلاش میورزد  نسل جوان وتمام هم میهنان مادر عرصه ادب و فرهنگ به تحرک آیند  ،در روشنگری اذهان هموطنان مان سهم بگیرندوازین طریق ادب و فرهنگ را انکشاف دهند.زیرا بدون  داشتن سواد کامل فهم تاریخ ،ادبیات وفرهنگ کشور وساینس تکنالوژی وتکنیک میسر نیست .
        آقای ننگیار شصت سال را پشت سر گذاشت که نهایت سن پختگی وکمال انسان است. انسان تا سن چهل سالگی هر کاری راکه انجام میدهد درآن کمبودی های نسبی وجوددارد،ازسن چهل الی پنجاه سالگی در پی رفع این نقایص میکوشدوتاسن شصت سالگی نواقص واشتباهات خودرااصلاح کرده بیک انسان کامل تبدیل میشود.پس ازین انسان هر کاری راکه انجام میدهد تقریبا عاری از نواقص است وتجارب گرانبهای سالهای گذشته انسان رااز اشتباه نگهداشته ،اورا به سرمنزل مقصود میرساند.کار وفعالیت کیفی انسان به ویژه کار ادبی و فرهنگی پس از شصت سالگی آغاز می یابد .البته این فرمول عام است واستثناآتی غیر از آن نیز وجود دارد.
        من امیدوارم که فعالیت وکار ادبی وفرهنگی وسایر اقدامات ننگیار با کیفیت چندین بار بیشتر ازگذشته رونق یافته ودراین راستا به پیروزی هایی نایل آیند که باعث سرفرازی وقناعت خاطرش گردیده و به اهل ادب وفرهنگ وعموم هموطنان کما فی السابق ازین طریق مصدر خدمت شوند.
        آقای ننگیار همیشه دوستی و محبت واتحاد را میان انسان ها  توصیه وتاکید میکند .راستی دوستی که بدون عوض وخالی از تفنن باشد،مقام عالی دارد وثمره اش شیرین است.
        هر قدر در باره شخصیت ،اوصاف حمیده ،سلوک خوش ،گفتارنیک وبرخوردانسانی ننگیار صحبت کنیم باز هم سطحی از شخصیت کثیرالسطوح  این جوان شصت ساله نامکشوف باقی میماند.بنابرآن برای حسن ختام پس از ادای حرمت باتذکر شعری از ابو عبدالله رودکی که با شعار زندگی آقای ننگیار انطباق دارد،کلام خودراخاتمه میدهم:
                    هیچ شادی نیست اندراین جهان        بر تر از دیدار روی   دوستان
                    هیچ تلخی نیست بر دل تلخ تر           از فراق   دوستان  پر    هنر
        آقای ننگیار ! آرزومندم که طول عمر شما آنقدر طویل باشد که آن پیمانه را خود برای خود آرزودارید.باعرض حرمت ،  رحمت الله روند 
         


February 25th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي